معنی مخترع پیل برقی
حل جدول
ولتا
پیل برقی
باتری ، انباره
مخترع پیل
ولتا
مخترع مته برقی
ویل کینس
مخترع پیل الکتریکى
ولتا
مخترع پیل الکتریی
ولتا
مخترع پیل الکتریکی
ولتا
آلساندرو ولتا
واژه پیشنهادی
دیوید آمریکایی
لغت نامه دهخدا
برقی. [ب َ رَ] (ص نسبی) منسوب به بَرَق بمعنی بره، و برقی بیت کبیری است در خوارزم به بخارا. (از انساب سمعانی). خواجه عبداﷲ برقی از سلسله ٔ خواجگان را این نسبت است. (یادداشت مؤلف).
برقی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب به برق در همه ٔ معانی. || هر دستگاه که با خود برق بحرکت درآید یا ایجاد حرکت کند چون چرخ برقی و تراموای برقی و اجاق برقی و غیره. || کسی که بکار برق و ساختن آلات و ادوات که منسوب به آن است پردازد. || بسرعت و بشتاب. زود: برقی برو برگرد.
- کفش برقی، قسمی کفش که از ورنی سازند و براق است.
|| قسمی جامه که از آن رویه ٔ کفش کنند. (یادداشت مؤلف).
برقی. [ب َ قی ی] (اِخ) رجوع به ابوالقاسم شود.
برقی. [ب َ قی ی] (اِخ) رجوع به ابوبکر شود.
برقی. [ب َ قی ی] (ص نسبی) منسوب است به برقه که از اعمال مغرب میباشد. (از انساب سمعانی).
برقی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب است به برق رود و آنرا برقه نیز نامند و آن دهی است به قم. (الانساب سمعانی).
معادل ابجد
1664